ترک شغل بد هیچوقت آسان نیست و آستانه تحمل هرکسی متفاوت است. پس خودتان را شماتت نکنید که چرا اینهمه وقت در یک موقعیت آسیبرسان ماندید و کاری نکردید، چون کمکی نمیکند. چیزی که به کمکتان میآید آموختن از هر تجربه است که شما را قدرتمند میکند تا عواقب انتخابهای شغلیتان را بپذیرید و اگر بار دیگر از موقعیت مشابهی سر درآوردید، زودتر آنجا را ترک کنید.
مارلو لاینس، مربی تیمی و شغلی و نویسنده کتاب برگزیده «در جستوجوی شغلی جدید» (Wanted – A New Career) میگوید: پنج دلیل عمده باعث می شود که شما نتوانید محیط کار سمی خود را ترک کنید
وفاداری به خانواده کاری
حضور طولانیمدت در یک شرکت میتواند باعث بروز یکجور حس وفاداری نسبت به سازمان و اعضای تیم شود. بپذیرید که شرکتها برای استفاده از تواناییهایتان شما را استخدام میکنند تا خدمتی را عرضه کنند. اگر شما دیگر آن ارزش افزودهای را که شرکت انتظار دارد فراهم نکنید، شما را تعدیل خواهد کرد. حالا همین منطق را برعکس کنید. ببینید آیا شرکت همچنان آن ارزشی را که شما در زندگی به آن نیاز دارید تامین میکند یا نه.
جو فرقهای
اگر احساس رفاقت شدید اجازه نمیدهد جایی را که میدانید محیط کاری سمی و ناسالمی دارد ترک کنید، کمی وقت بگذارید و مشخص کنید چه چیزی برایتان ارزش است و ببینید آن ارزشها در این شغل – فارغ از نیازهای شرکت- برآورده میشوند یا نه. این سوالات را از خودتان بپرسید: در کار چه چیزی برایم مهم است؟ کدام ارزشهایم مرتبا مورد احترام و توجه قرار میگیرند یا زیر پا گذاشته میشوند؟ باید تصمیم بگیرید که آیا ماموریت شرکت مهمتر از ارزشهای شماست یا نه.
نوستالژی گذشته شرکت
شرکتها، تیمها و رهبران سازمانی همه تغییر میکنند و اغلب این اتفاقات با رشد شرکت رخ میدهند. ممکن است شما نتوانید بهراحتی با آن تغییرات کنار بیایید. این به شما برمیگردد که ببینید میخواهید در واقعیت موجود زندگی کنید یا گذشتهای که دیگر وجود ندارد.
تغییر سخت است. پس به خودتان زمان بدهید تا با آن کنار بیایید و ببینید معنای تغییر پیشآمده برای شغل شما چیست. بعد از آنکه تغییرات را پذیرفتید، بیطرفانه نگاه کنید و ببینید وضعیت کنونی هنوز ارزشها و اهداف شغلی شما را برآورده میکند یا نه.
دستبندهای سهام
بعضی از کارکنان در شرکت محل کارشان به عنوان یکجور پاداش غیرنقدی سهمی از سهام شرکت را دریافت میکنند. این سهمها بعد از مدتزمان مشخصی که معمولا چندساله است اعطا میشوند. به همین دلیل ممکن است بعد از تحمل محیط کاری استرسزا احساس کنید که به خاطر سختیهایی که از سر گذراندهاید باید آن بازه مشخص را بمانید تا سهامتان را دریافت کنید. اما حاضرید تا چه حدی از تروما را تحمل کنید؟
ترس
پای تغییر شغل که به میان میآید موضوع برای ترسیدن کم نیست. ترس از اینکه از موقعیت سخت دیگری سر درآورید؛ ترس از اینکه درآمدتان کمتر از درآمد شغل کنونی باشد؛ ترس از اینکه حتی ندانید چطور دنبال کار بگردید. اگر به خاطر شرایط بد کاری درمانده شده باشید، ترس میتواند تا حدی شما را فلج کند که فکر کنید تغییر هرگز نمیتواند به محیط کاری بهتری منجر شود.
زمانی که سعی دارید با ترسهایتان مقابله کنید، این سوالات را از خودتان بپرسید: اگر از رفتن نمیترسیدم چه اتفاقی میافتاد؟ برای اینکه احساس اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشم تا بتوانم تغییرات لازم را اعمال کنم، به چه نوع حمایتی احتیاج دارم؟ و در آخر به این فکر کنید که اگر دوست صمیمیتان در موقعیتی مشابه شما بود، به او چه توصیهای میکردید.